Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جهان نيوز، مردم مشهد در اعتراض به وضعیت گرانی و مشکلات معیشتی در روز پنج شنبه تجمع آرامی را در این شهر ترتیب دادند. اما این تجمع آرام در روز‌های بعدی به شهر‌های دیگر کشور نیز تسری یافت و رفته رفته شکل آن تغییر کرده و به اغتشاش آشوب انجامید. در این بین، اما آنچه بیش از پیش رخ نمود عملکرد رسانه‌های معاند و ضدانقلاب و موج سواری آنان برای استفاده از این فرصت بود، به طوری که به زعم برخی افراد آنچه باعث گسترش این آشوب‌ها شد همین موج سواری امثال آمد نیوز بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به همین دلیل به سراغ محسن مهدیان از فعالان رسانه‌ای کشور که سابقه مدیریت و سردبیری در رسانه‌های مطرح کشور را در کارنامه خود دارد رفتیم تا عملکرد رسانه‌ها در این مقطع را دقیق‌تر بررسی کرده باشیم.


نگاه شما به ناآرامی‌های اخیر و علت اصلی آن چیست؟
شروع این اغتشاشات بدون تردید اقتصادی و نتیجه بی اعتنائی به مطالبات به حق مردم بوده است. بیکاری گسترده و مالباختگان موسسات مالی و اعتباری و گرانی‌ها و حقوق‌های معوقه کارگران و ... عوامل اصلی این اعتشاشات است. تجمع مشهد ناشی از بروز همین موج مردمی بود. باید توجه کرد که مشهد ۹۶ تکرار مشهد ۷۱ بود. این حادثه یکبار دیگر در سال ۷۱ اتفاق افتاد که علت اصلی آن اعتراضات هم اجرای سیاست‌های خشن تعدیل ساختاری بود که باعث شده بود مردم به جهات اقتصادی در تنگنای عجیبی قرار بگیرند و با تورم ۵۰ درصدی مواجه شوند. مشهد ۹۶ نیز از همین جنس بود. سیاست‌های غلط دولتی در کنار بی اعتنائی به انتقادات عامل اصلی عصبانیت مردمی شده بود. اما این ماجرا از فردای تجمع مشهد کم کم تغییر ماهیت پیدا کرد و به سمت تجمعات آشوبگرانه و غیرمردمی تغییر شکل یافت. خشن شدن اعتراضات باعث شد مردم کم کم از صحنه اعتراضات کنار روند و باقی‌مانده تجمعات آدم‌های ماجرا جو و بعضا اراذل و اوباش بمانند.

تاثیر شبکه‌های اجتماعی موبایلی بر این وقایع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اتفاقا من معتقدم ترکیب اجتماعی آشوب گران را باید از همین حیث دید. آشوبگران فرزندان خلف شبکه‌های اجتماعی اند که سبک زندگی شان را بیش از پدر و مادر و نهاد‌های آموزشی از توئیتر و تلگرام آموختند. البته این موضوع بیشتر مربوط به اعتراضات تهران و شهر‌های بزرگ است.

اگر دقت کنید این افراد نه در شعار‌ها و نه در تحلیل‌های مرتبط با اعتراضات هیچ مطالبه‌ای را دنبال نمی‌کنند و رفتارشان انعکاس وندالیسم محض و بدون هرگونه جهت‌گیری است.

ما با جامعه جدیدی از نسل سوم و چهارم مواجهیم که در سیطره رسانه‌های جدید بدون هرگونه مطالبه روشن و تقاضای مشخصی اند و تنها نیاز به تخلیه انرژی تلنبار شده از فضای مجازی‌اند. یک مرور ساده در مواضع بزرگتر‌های این جریان مثل صاحب ری استارت نشان می‌دهد که هیچ گونه مطالبه سیاسی و هدف سیاسی روشنی وجود ندارد.

تخلیه نشدن هیجانات روحی در نسل شبکه‌های اجتماعی هر از گاهی خودش را در یک عرصه نشان می‌دهد و اینبار در صحنه سیاست ظهور و بروز یافته است. نمونه‌های دیگر از این رفتار‌ها را با مظاهر روشن می‌توان در سبک زندگی آن‌ها مشاهده کرد. زندگی پررخوت و سست و همراه با هوس زدگی که جلوه اش بیشتر در مهمانی‌های مختلط و کنسرت‌های هیجانی و موسیقی‌های رپ و روابط پرخطر فردی است.

عملکرد رسانه‌های خودی در قبال پوشش این وقایع چگونه بوده است؟ تاثیر این عملکرد بر روند اوج گیری رسانه‌های ضدانقلاب چیست؟
رسانه‌های خودی راباید در دو سطح رسانه‌های رسمی و غیر رسمی تحلیل کرد. برای من رسانه‌های رسمی در چنین شرایطی اهمیتی بیشتری دارند چرا که دارای مرجعیت هستند و قدرت کنترل بحران را به مراتب بیشتر از دیگر رسانه‌ها دارند. با این حال متاسفانه رسانه‌های رسمی ما از جمله رسانه ملی، در روز‌های اول کاملا منفعل عمل می‌کرد و این نیز بیشتر ناشی از این سیاست غلط است که تصور می‌کنند بجای مدیریت افکار عمومی باید مدیریت جهل عمومی داشته باشند و به همین جهت تنها واکنش رسانه‌ای را سیاست بایکوت خبری می‌دانند. حال آنکه نمی‌دانند سیاست بایکوت برای دهه ۶۰ و روزگار انحصار کامل رسانه ملی بوده است نه امروز که به جهت حضور شبکه‌های اجتماعی مردم به سرعت از حوادث باخبر می‌شوند. البته این وضعیت تنها منحصر به رسانه ملی نبوده است. یکی از سه خبرگزاری رسمی کشور نیز در روز سوم تجمعات هیچ خبری در این حوزه روز خروجی منتشر نکرد.

پیش بینی شما در مورد آینده این وقایع چیست؟
به نظرم به سرعت این ماجرا خاتمه پیدا می‌کند. به سه دلیل:

یکم. این آشوب‌ها کاملا کور و بدون هدف و دارای گیجی سازمانی است. به همین جهت نه پشتوانه مردمی خواهد داشت و نه پشتوانه سیاسی و جریانی.

دوم. این آشوب‌ها بدون سر است؛ و تجمعات اعتراضی بدون رهبری واحد ممکن است آسیب هائی هم بزنند، اما به قابل تداوم نخواهند بود.

سوم. به جهت خشونت‌های وسیع به سرعت از اعتراض اجتماعی به آشوب‌های امنیتی تبدیل می‌شود و بستر ورود نهاد‌های امنیتی و انتظامی را فراهم می‌سازد بی آنکه برخورد‌های قهری هزینه اجتماعی داشته باشد.

منبع:خبرگزاری دانشجو

منبع: جهان نيوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۴۴۶۰۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از «نیکا» تا «یسنا»

عصر یکشنبه، ۹ اردیبشهت‌ماه در روستای «یلی بدراق» از توابع بخش «پیشکمر» شهرستان کلاله خبر پیچید که «یسنا دیدار» دختر چهارساله‌ای که مردم روستا کمابیش او را می‌شناختند، گم شده است.

خبر، در یکی دو روز اول حوالی همان روستا چرخید و اول مردم ده، زمین‌های کشاورزی را به دنبال او گشتند و بعد با ورود نیرو‌های امدادی و انتظامی هم تیم جست‌وجو بزرگ‌تر شد و هم نگرانی‌ها. مردم روستا‌های اطراف هم بسیج شدند و هرکس به‌نوبه خود می‌کوشید سهمی در یافتن دختربچه روستایی داشته باشد؛ جوان‌تر‌ها لابه‌لای ساقه‌های بلند و انبوه گندم را می‌گشتند، زن‌ها برای تیم مردمی و امدادی غذا می‌پختند و مسن‌تر‌ها با دعا چشم‌انتظار یافتن یسنا بودند.

این تکاپوی خودجوش باعث شد گم‌شدن یسنا، مورد توجه شبکه‌های اجتماعی و سپس رسانه‌های رسمی قرار بگیرد و به‌اصطلاح ترند شود. بعدازظهر پنجشنبه ساعتی قبل از غروب آفتاب پنجمین روز گم‌شدن یسنا بود که رسانه‌ها خبردادند یکی از کایت‌سواران امدادی او را در دل یکی از مزارع شناسایی کرده است و دختربچه ترکمن زنده و سالم پیدا شد. 

یسنا در همان نقطه‌ای پیدا شد که امدادگران قبلا آنجا را جست‌وجو کرده بودند و همین موضوع در کنار وضعیت ظاهر و جسمانی دختربچه ۴ ساله، این ظن را تقویت کرد که او ربوده شده بود. دادستان عمومی و انقلاب کلاله امروز خبر داد با توجه به شواهد و قراین به دست آمده، ظن بازپرس پرونده مبنی بر ربوده شدن کودک کلاله‌ای تقویت شد و در این راستا چند نفر به عنوان مظنون به پلیس آگاهی احضار شدند. با آغاز روند بازپرسی و قضایی درباره گم‌شدن یسنا، کاربران در شبکه اجتماعی به بحث تأثیر حساسیت جمعی چه در دل یک روستا و چه در فضای مجازی در پیداکردن دختربچه ۴ ساله پرداختند. 

موضوع گم‌شدن یسنا با یک موضوع دیگر که آن هم درباره یکی از دختران کشورمان بود، همزمان شد؛ یعنی مرگ «نیکا شاکرمی» که واپسین روز شهریورماه ۱۴۰۱ جنازه‌اش در ساختمانی واقع در خیابان لبافی‌نژاد تهران پیدا شد و شواهد حاکی از این بود که او با پرتاب‌کردن خودش از یک ساختمان نیمه‌کاره خودکشی کرده است.

تصاویر حضور نیکا شاکرمی در اعتراض‌هایی که پس از فوت مرحومه مهسا امینی شکل گرفت در کنار صحبت‌های ضدونقیض مادر و خاله او سبب شد رسانه‌های فارسی‌زبان معاند ادعا کنند او از سوی مأمورانی که در صحنه ناآرامی‌ها حضور داشتند، کشته شده است. ادعایی که از سوی مسئولان انتظامی و قضایی کشورمان با استناد با شواهد، تصاویر و مستندات رد شد، اما «بی‌بی‌سی جهانی» سه‌شنبه هفته گذشته تلاش کرد با یک سند مخدوش، موضوع «نیکا شاکرمی» را نبش قبر کند. 

اگرچه تناقض‌های فاحش گزارش بی‌بی‌سی درباره زمان فوت و مکان یافتن جسد نیکا شاکرمی در کنار گاف‌های آشکار، این رسانه را ناچار به ارائه این توضیح کرد که آنچه منتشر کرده اسناد اصلی نیست و «بازسازی» شده است، اما موضوع در شبکه‌های اجتماعی داغ شد. برخی از فعالان رسانه‌ای و سیاسی نیز بدون پرداختن به این تناقض‌ها، چشم‌بسته، صفر تا صد روایت بی‌بی‌سی را پذیرفتند و ضمن بازنشر آن، فضای شبکه‌های اجتماعی به‌ویژه در توئیتر را لبریز از هیجان و احساسات کاذب کردند. وضعیتی که سبب شد برخی از اسناد و تصاویر در پرونده قضایی نیکا شاکرمی که به گفته مسئولان برای حفظ آبروی مرحومه نیکا شاکرمی و خانواده‌اش رسانه‌ای نشده بود، در پاسخ به شبهات بی‌بی‌سی و مطالبه افکار عمومی به‌ناچار منتشر شود. همزمان قوه قضاییه خبر داد، دادستانی تهران شماری از اهالی رسانه را که با بازنشر روایت بی‌بی‌سی امنیت روانی جامعه را مخدوش کردند، احضار شده‌اند. 

مروری کوتاه بر واکنش افکار عمومی وگروه‌های مختلف اجتماعی به دو موضوع یادشده در هفته گذشته از حساسیت جامعه ایرانی به موضوعاتی حکایت دارد که به‌نوعی با دختران کشورمان پیوند دارد؛ از یسنای ۴ ساله گرفته تا نیکای ۱۶ ساله. حساسیتی که در باور‌های مذهبی، انسانی و اخلاقی ایرانیان ریشه دارد و اگرچه بی‌تردید نقطه قوت فرهنگ ایرانی-اسلامی مردم کشورمان است، اما از سوی دستگاه‌های امنیتی و رسانه‌ای کشور‌های دیگر به عنوان دستمایه جدی برای تحریک عواطف عمومی شناسایی شده است.

هرچند فروکش‌کردن بلافاصله واکنش‌ها در شبکه‌های اجتماعی درباره گزارش مخدوش و ساختگی بی‌بی‌سی در موضوع نیکا شاکرمی بعد از مشخص‌شدن گاف‌ها و تناقض‌ها نشان از فهم و بلوغ رسانه‌ای کاربران داشت، اما نمی‌توان از آنچه ساعاتی بعد از انتشار گزارش بی‌بی‌سی در توئیتر فارسی‌زبانان گذشت، غفلت کرد. وضعیتی که این واقعیت را یکبار دیگر هم به نهاد‌های مسئول و هم فعالان رسانه‌ای و سیاسی یادآوری کرد که هرگونه کنش و واکنش به موضوعات و اخباری که درباره دختران سرزمین‌مان مرتبط است، حساسیتی مضاعف می‌طلبد.

منبع: نورنیوز

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • سیاست‌گذاری صحیح برای گسترش روابط با همسایگان در حوزه تقویت جایگاه گازی چگونه باید باشد؟
  • از «نیکا» تا «یسنا»
  • جدیدترین خبر افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی بانک رفاه امروز ۱۵ اردیبهشت
  • پیشنهاد گسترش دامنه شمول در اصلاح قانون بیمه بیکاری
  • توضیح دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران درباره حاشیه‌های اخیر
  • دروغ اجباری؛ سیاست رسانه‌های مدعی آزادی
  • اهداف سیاسی و ابعاد رسانه‌ای گزارش اخیر بی بی سی جهانی
  • گسترش فرهنگ ایران زمین در پیوستگی ملی
  • با گذشت دو سال از ابلاغ سیاست‌های تأمین اجتماعی خبری از اجرایی شدنشان نیست
  • دروغ؛ رکن اساسی رسانه روباه پیر